سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روایت شهید حسن...

لبیک یا زینب_(س) ... شهدا شرمنده ایم ... یاحسین ...



دوش، یاران خبر سوختنش آوردند
صبح، خاکستر خونین تنش آوردند
یا رب! این کشته‏ى عریان کدامین عرصه است؟
که ز «بازار تجرد» کفنش آوردند
این گلى بود که از خلوت خوشبوى بهار
بهر پرپر شدن اندر چمنش آوردند
ساحت سرخ اجابت زشفا خانه‏ى وصل‏
مرهم تازه‏ى داغ کهنش آوردند
آنکه چون سرو سهى بدرقه شد با گل اشک‏
اینک از معرکه چون نسترنش آوردند
صحنه‏ى حادثه سرشار شد از بوى عروج‏
وقتى از مصر بلا پیرهنش آوردند


به سراپرده‏ى نورانى قربش بردند
آنکه چون شمع در این انجمنش آوردند.
شعر خوش بوى ظفر، بر لب چاووش شماست
موج شط شفق از سینه‏ى پر جوش شماست‏
فلق آیینه‏ى اندام کفن‏پوش شماست‏
اى دلیران ره عشق، دلیرانه به پیش‏
که در این ره، علم حادثه بر دوش شماست‏
تا مى عاشقى از جام شهامت زده‏اید
عشق، حیران ز خروش دل مدهوش شماست‏
روح بخش دل بیدار دلیران امروز
نفس قدسى سردار قدح نوش شماست‏
عطر جانبخش سحر، در رگ گل میرقصد
شعر خوشبوى ظفر، بر لب چاووش شماست‏
سوى این بادیه، با مشعل تکبیر شوید
که در این ره به کمین، دشمن مغشوش شماست‏
خوش برانید که در حجله‏ى نورانى فجر
شاهد فتح و ظفر، تشنه‏ى آغوش شماست‏


نویسنده روایت شهید حسن... در پنج شنبه 90/4/23 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )